به گزارش خوبان ،بهاره مقدم در آخرین به روز رسانی وبلاگ در امتداد صبح نوشت: نسل من هاشمی را خوب می شناسد.از وقتی که خودمان را شناختیم او را بر مسند ریاست جمهوری دیدیم. خیلی ها قبولش داشتند. آن وری ها از شنیدن نامش هم واهمه داشتند. عکس و فیلم هایی که از او موجود بود گواه یار امام و همراه رهبری بودنش بود.مدارکش هم موجود است:
صحیفه امام، جلد ۷، صفحه ۴۹۵:
“مرحوم مدرس که به امر رضاخان ترور شد از بیمارستان پیام داد «به رضاخان بگوئید من زنده هستم». مدرس حالا هم زنده است. مردان تاریخ تا آخر زنده هستند. بدخواهان باید بدانند هاشمی زندهاست چون نهضت زندهاست. آمریکا و دیگر ابرقدرتها بدانند ملت ما زندهاست… من به آقای هاشمی فرزند برومند اسلام تبریک میگویم که در راه هدف تا نزدیک شهادت به پیش رفته و سلامت و ادامه خدمت ایشان را از خدای تعالی خواستارم.”
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با آزادگان ، ۱۱ مهر ۱۳۶۹:
“امام نهایت اعتماد و اطمینان را به رئیس جمهور ما – آیت الله هاشمی رفسنجانی – داشتند. امروز بحمدالله در راس دستگاههای اجرایی کشور، کسی است که امام در تمام طول دوران انقلاب و قبل از آن و بیشتر از همه بعد از انقلاب تا لحظهٔ وفاتشان، نهایت اعتماد و اطمینان را به او داشتند. رئیس جمهور ما، ایشان کسی است که اینقدر مورد اعتماد امام بود، اینقدر به امام نزدیک بود، حرفهای امام را بیشتر از آنها شنیده، درد دلهای امام را بیشتر از دیگران شنیده و خبر دارد.”
بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۳۷۲:
“مردی بزرگ از سابقین اول انقلاب و از حواریین و انصار دیرین امام راحل. عالمی متفکر، سیاستمداری هوشمند، فقیهی زمانشناس، مجاهدی خستگینشناس، برادری مهربان برای ضعیفان و مدیری کاردان برای کشور. بنده از سال ۳۶ ایشان را از نزدیک میشناسم و در میدانهای مختلف، با هم و در کنار هم بودهایم. با هم کار و با هم فکر کردهایم. این آزمایش برای ایجاد اعتماد در انسان کافی است. من در همه این مدت، ایشان را در راه خدا، در راه حقیقت، در راه اعتلای کلمه دین و پیشبرد اهداف اسلامی مشاهده کردم و هرگز ایشان را از این راه جدا و منحرف ندیدم.”
و اظهار نظرهای دیگری که شما بیش از من بدان واقفید.در باره ثروت وی حکایت های متفاوتی وجود داشت اما اسناد دال بر آن است که خاندان هاشمی از متمولین بوده اند. رهبر معظم انقلاب در خطبهٔ معروف ۲۹ خرداد ۸۸ نیز در توصیفی از هاشمی رفسنجانی و کمکهای اقتصادی وی به جریان انقلاب اسلامی ایران اذعان داشتند:
“این مرد بارها تا مرز شهادت پیش رفته. قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب میکرد و به مبارزین میداد. اینها را جوانها خوب است بدانند. بعد از انقلاب ایشان مسئولیتهای زیادی داشت: هشت سال رئیس جمهور بود؛ قبلش رئیس مجلس بود؛ بعد مسئولیتهای دیگری داشت. در طول این مدت هیچ موردی را سراغ نداریم که ایشان برای خودش از انقلاب یک اندوختهای درست کرده باشد. اینها یک حقایقی است؛ اینها را باید دانست. در حساسترین مقاطع ایشان در خدمت انقلاب و نظام بوده.”
این ها حکایت اکبر هاشمی رفسنجانی ای است که ذخیره انقلاب بود.که محبوب بود. که دشمن از او می ترسید. اما همان امامی که بارها هاشمی را تحسین کرد یادمان داد:”ملاک، حال افراد است.” و چه قصاری بود این جمله در نوع خودش!
فرزندان هاشمی هریک وارد عرصه ای شدند که اتهامات ثابت شده و ثابت نشده بسیاری را به دنبال خود یدک می کشیدند. کم کم ثروت اندوزی وجه مشخصه خاندان هاشمی شد.آنقدری که مردم دچار یاسی شدند که زحمت کشان انقلاب به دنبال گرفتن حق خود از انقلاب اند و اندک اندک نگرش ها به هاشمی تغییر یافت.
تقدس هاشمی سبب می شد همه علی رغم آنکه می دانند در خاندان او چه می گذرد اما لب به سخن نگشایند. هاشمی چند ماه پیش از انتخابات ۸۸ احتمال تقلب و زیر سوال بردن شورای نگهبان را مطرح ساخت و پس از آن در مناظره احمدی نژاد و موسوی مطالبی بیان شد که تا آن روز کسی را یارای گفتن آن نبود. جرقه اول اغتشاش خیابانی را همسر هاشمی زد و پس از آن فرزندانش به همراه ایادی داخلی و خارجی صحنه گردانان اصلی درگیری ها بودند و هاشمی سکوت را بر هر اقدامی ترجیح داد. وی در نمازجمعه روز قدس نه تنها سخنانی در جهت آرام کردن فضا نگفت بلکه شورشیان را انسان هایی محق خواند که به دنبال مطالبات خویشند.
هاشمی ریاست خبرگان را نیز از دست داد و بیان سخنان حاشیه داری چون رابطه با آمریکا، زیر سوال بردن خدمات مشهود دولت،انتخابات آزاد و دفاع از فرزندان خطاکارش و رای زنی های پیدا و پنهان برای رهایی آن ها تنها گوشه ای از اقدامات وی در این سال های اخیر است.
حضور وی برای کاندیداتوری انتخابات ۹۲ شاید بزرگ ترین اشتباه تاریخ زندگی سیاسی وی باشد. او در انتخابات ۸۴ با سابقه دیرینه اش در برابر نام جدیدی چون احمدی نژاد مغلوب شده بود و تصور اینکه پس از جریان فتنه۸۸و اتفاقات پس از آن حتی در صورت احراز صلاحیت شورای نگهبان آرای عمومی به سمت وی بشتابد ، فکر گزافی بود.
اما کار حتی به آنجا هم نکشید و هاشمی از جانب شورای نگهبان البته ” به حق” و براساس نص صریح قانون، احراز صلاحیت نشد.
ماجرا در همین جا خاتمه نیافت! اظهار نظرهای شاذ و خاطراتی که جز خود هاشمی هیچ سند دیگری برای اثبات آن وجود نداشت نیز دستاویز جدیدی شد تا سودجویان هاشمی را به نفع مطامع خود مصادره نموده و فاصله او با جریان های انقلابی را بیشتر و بیشتر کنند و البته خودش هم برای رفع این شکاف هیچ تلاشی نکرد!
آری این چنین بود برادر! حکایت مردی که ذخیره این انقلاب بود از صعود تا سقوط! هرچند تاریخ انقلاب اسلامی رویش ها و ریزش های بسیاربه خود دیده اما درد دارد وقتی کسی را از خودت کسر کنی که با تمام وجودت جمع بسته ای …هرچند هاشمی حیف شد اما خدا را شکر که ناسره ها غربال می شوند و سره ها لباس خدمت برتن می کنند.
انتهای پیام /6454
دادمهر کریمی مقام نخست جشنواره شنای آبهای آزاد کشور را کسب کرد
تیم فوتبال داماش گیلان از مس سونگون عبور کرد
عملیات اجرایی پروژه فیبر نوری منازل و کسب و کارهای شهر خمام آغاز شد
پاکسازی ساحل جفرود بالا از زباله تا افتتاح خانه هلال در روستای لات
لوله گذاری خط انتقال آب شرب در روستاهای اشکیک و مصر دشت