به گزارش خوبان به نقل از جام:محمدرضا شجریان بامداد پنجشنبه ۶ مهرماه ۹۱ از آمریکا به ایران بازگشت و در فرودگاه گفت: وطنم عشق من است. ایران زندگی من است و مردمان کشورم همه امید من اند!
آری محمد رضا شجریان خواننده معروف ایرانی که بعد از حوادث انتخابات 88 از ایران خارج شده و با مصاحبه های خود در شبکه هایی چون بی بی سی فارسی و ZDF آلمان از خود چهره ای سیاسی و ضد انقلاب را نشان داده بود به ایران بازگشت.
شجريان يكي از هنرمنداني بود كه در ماجراي فتنه 88 در آتش فتنه ميدميد و اظهارات ضد ايراني او با استقبال شبكه هاي معاند روبرو ميشد. او با خروج از ايران وقيحانهترين توهينها را به جمهوري اسلامي روا داشت و حتي پا را فراتر از مسائل سياسي گذاشته و به دين اسلام نيز جسارت كرد:
«اینها هرگز با هنر کنار نمیآیند، هرگز و هرگز!!! همچنان که در طول 1400 سال با هنر کنار نیامدن، باز هم نخواهند آمد…»
او در مدتي كه خارج از ايران بسر ميبرد يكي از سوژههاي مورد علاقه رسانههايي مانند بي.بي.سي و وي.او.اي بود تا جايي كه صادق صبا، مدير نشان دار بي.بي.سي فارسي به شخصه يك هفته را با او در قونيه چرخيد تا مستندي يك ساعته درباره وي بسازد. البته پيوند اين خواننده با اين مدير مورد علاقه بهاييها بركاتي هم داشت از جمله آنكه اين شبكه معاند با اسلام اقدام به پخش آواز «ربناي» شجريان كند!
محمدرضا شجریان خواننده معروف، چند سالی است سر ناسازگاری با حکومت ایران دارد.از چند سال پیش اعلام کرده بود که دیگر صدا و سیما حق ندارد موسیقی هایی که با صدای وی ضبط شده را پخش کند.
امروز محمدرضا شجریان ایرانی با شخصیت قاری قرآن و خواننده ربنای معروف کمی زاویه گرفته و سعی دارد از نام خود برای اهداف سیاسی استفاده کند. وی در شبکه بی بی سی در پاسخ به پرسش صادق صبا که گفته بود اگر حکومت ایران شما را دستگیر کند و به شما فشار بیاورد…شجریان با پوزخندی گفت:خب مرا هم بگیرند!
شجريان در اين مدت اقدامات خلاف عرفي نيز انجام داد كه جداي از ضد اخلاقي و ضد ديني بودن آنها حتي مغاير با شان يك هنرمند، با سابقه هنري او بود. عكس يادگاري انداختن با گوگوش و مجريان مبتذل شبكههايي چون من و تو و يا حضور در محافلي آن چناني يكي از اين اقدامات بود كه البته در كنار همه موارد بالا همواره با چاشني ضديت با جمهوري اسلامي همراه بود و آب به آسياب ضد انقلاب ميريخت.
حال اين خواننده هفتاد و سه ساله كه در سه سال گذشته از هيچ اقدامي مانند مصاحبه، آواز خواني، سخنراني و… براي فتنه انگيزي و روشن نگه داشتن آتش فتنه دريغ نكرده، تلاش كرده تا بي سرو صدا به ايران بازگردد. بازگشتي همراه با جملاتي احساسي مانند «وطنم عشق من است» و «مردمان کشورم همه امید من هستند».
جداي از صحنه گرداني شبكه سلطنتي انگلستان در مدت خارج نشيني شجريان كه با توجه به سابقه اين شبكه مي تواند مهمترين دليل براي داشتن نگاهي متفاوت به اين بازگشت باشد، سخنان مديرعامل خانه كم فروغ موسيقي نيز بايد مورد توجه قرار گيرد.
حميدرضا نوربخش در جلسهاي كه براي تشريح برنامههاي سيزدهمين جشن خانه موسيقي برگزار شده بود، در پاسخ به سوال خبرنگاري درباره اينكه آيا جشن امسال از محمدرضا شجريان تقدير ميكند يا خير؟ پاسخ داد: «شجريان رئيس شوراي عالي خانه موسيقي است و هم اكنون او به ايران بازگشته است و به زودي جلسهاي را با حضورش برگزار خواهيم كرد. اما بايد ببينيم تا چه تصميمي در اين زمينه گرفته ميشود.»
بازگشت شجريان در ماههايي كه منتهي به انتخابات رياست جمهوري است و در آستانه جشني موسيقيايي كه قرار است در اواخر مهرماه برگزار شود مسئله ساده اي نيست كه به راحتي بتوان از كنارش گذشت. به نظر مي رسد خانه نيمه تعطيل موسيقي كه مدعي است محمدرضا شجريان رياست شوراي عالي آن را بر عهده دارد و در اين سه سال و علي رغم مواضعش همچنان در اين سمت باقي بوده است خيز بلندي را براي يك فتنه انگيزي جديد در عرصه فرهنگ برداشته است؛ ظرفيتي كه با بسته شدن خانه سينما حال ميتواند به اين يكي خانه منتقل شود.
و در اين ميان تاسف برانگيز آن است كه اين دست مراكز كه همواره ژست غير دولتي بودن ميگيرند با ارتزاق از پول بيت المال زندهاند و در همان زماني كه دارند در جهت منافع دشمنان نظام حركت ميكنند، همزمان از تخصيص نيافتن بودجههاي دولتي يا كم بودن آنها فرياد گلايه سر ميدهند! مانند همين مدير عامل خانه موسيقي كه در همان جلسهاي كه از شجريان، بعنوان رياست عالي شواري موسيقي نام ميبرد و از جلسه با او خبر ميدهد، در همان زمان هم چنان كه مينالد از حمايت شهرداري تهران هم خبر مي دهد كه: «بودجه از سوي شهرداري تعيين شده است و توسط معاونت فرهنگي اجتماعي در اختيار ما قرار داده شده است. قرار بر اين بوده است كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز بودجهاي براي ما تعيين كند اما اين اتفاق هنوز رخ نداده است.»
نگاهي به فعاليتهاي رسانهاي برخي نشريات اصلاح طلب هم ميتواند مويد وجود برنامهريزيهايي جهت سوء استفاده از اين بازگشت باشد، چنانكه يك روزنامه تازه تاسيس پيشنهاد داده بود تا روز تولد شجريان بعنوان روز ملي آواز نامگذاري شود. اين در حالي است كه روزنامه اعتماد نيز تلاش كرده است تا از يك كمپين براي باقي ماندن شجريان در ايران خبر دهد. البته در اين ميان هم نبايد از فعاليتهاي مشكوك برخي رسانهها مانند سايت روزنامه ايران كه با شعف و ذوق زدگي فراوان رپرتاژي پر و پيمان براي بازگشت شجريان رفته است ساده گذشت.
به هر حال حضور دوباره محمدرضا شجريان در ايران و تلاش براي احيا خانه نيمه تعطيل موسيقي، بايد به دقت مورد بررسي قرار گيرد تا اين بار هم مراكزي كه مستقيم و غير مستقيم از جيب بيت المال هزينه مي كنند، به محفلي براي ضربه زدن به نظام و تهيه خوراك تبليغاتي براي دشمنان مردم تبديل نشوند.
كارنامه اعتقادي و سياسي اين هنرمند سابقا ملي نياز به مروري بيش از اين ندارد، اما بازگشت پر حرف و حديث او به كشور نيازمند دقت و تامل است.
انتشار یافته:۹
نام شما...
| 2012/09/30 - 22:17
نام شما...
| 2012/09/30 - 22:19
نام شما...
| 2012/10/1 - 02:23
نام شما...
| 2012/10/1 - 11:47
درود بر استاد
| 2012/10/4 - 14:38
نام شما...
| 2012/10/5 - 22:47
ابراهبم
| 2014/01/17 - 00:33
ابراهبم
| 2014/01/17 - 01:00
رسول
| 2015/09/2 - 12:58