کد خبر: 93769 - تاریخ: یکشنبه، 25 اکتبر 2015 - 20:18

بررسی ریشه ها و رویش های معماری رشت با رویکرد معماری پایدار

عباس عسکری

مطالعه فرهنگ درمی یابیم که انگاره سازی جهان های ادراکی نه تنهایک عملکرد فرهنگی بلکه ارتباطی،فعالیتی وحسی عاطفی نیز می باشد.بنابراین ،مردم بافرهنگ های مختلف وقتی به تفسیر وتحلیل رفتارهای یکدیکرمی پردازند

به گزارش خوبان  ، به‌ قلم عباس عسکری پژوهشگر و استاد دانشگاه آزاد  را در ذیل با عنوان «بررسی ریشه ها ورویش های معماری رشت بارویکرد معماری پایدار » می‌خوانید:

مقدمه

ماازمطالعه فرهنگ درمی یابیم که انگاره سازی جهان های ادراکی نه تنهایک عملکرد فرهنگی بلکه ارتباطی،فعالیتی وحسی عاطفی نیز می باشد.بنابراین ،مردم بافرهنگ های مختلف وقتی به تفسیر وتحلیل رفتارهای یکدیکرمی پردازنداغلب درتفسیرارتباطات ،فعالیت ها،احساسات وعواطف دچاراشتباه می شوند. این موضوع دچار بیگانگی دربرخوردهای افرادیاارتباطات انحرافی می گردد.ازگذشته تاکنون سکونتگاه برای تمامی انسانها موردتوجه است ودیدگاه انسان به سرپناه درطول  تاریخ بنا به رشد تکنولوژی تغییر نموده وباتوجه به تمدنهای به وجود امده طی هزاران سال گذشته که بنا به فرهنگ ،اداب، رسوم واعتقادات خود مدل سکونتگاه خود راایجاد نمودند وهمان گونه که تجربه به ما در جند دهه اخیر نشان داده بنا به نمونه های موردی که پروژه های بزرگی دردنیا بوده اند نشان دهنده ان است که مسکن کاملا اگرمنطبق بافرهنگ  مصرف کننده ها نباشد افراد استفاده کننده به مرور ان فضا ها راتغییر کاربری داده یا آن مجتمع های مسکونی را استفاده نمی کنند وبه عبارتی میتوان گفت فرهنگ را نمی توان دورریخت.

وجه تسمیه گیلان

گیلان در اوستا با نام «وارِنا» معرفی شده است و یونانیان این سرزمین را با نام یکی از اقوام بومی ایران پیش از آمدن آریایی‌ها یعنی  کادوسیان می‌نامیدند. گیلان قسمتى از کرانه‌های جنوب غربى و غرب دریاى خزر است که از گذشته دور تا چند قرن پیش به دو بخش تقسیم می‌شد. بخش غربى؛ سمت راست سفیدرود را «بیه پس» و بخش شرقى؛ یعنى سمت چپ  سفیدرود را «بیه پیش» می‌گفتند. بیه در زبان محلى به معناى رود یا ساحل است. بدین ترتیب بیه پس به سرزمینى اطلاق مى‏شد که عقب سفیدرود قرار داشت و بیه پیش به سرزمینى اطلاق مى‏شد که جلوی سفیدرود قرار داشت. بنا به گفته عبدالرزاق سمرقندى مؤلف کتاب مطلع السعدین و مجمع البحرین (قرن نهم هجرى)، دو بخش گیلان داراى دو تخت‌گاه بوده است که تخت‌گاه بیه پس شهر فومن و تخت‌گاه بیه پیش شهر لاهیجان بوده است. برخى از محققان در اطلاق نام گیلان بر این سرزمین معتقدند که این سرزمین محل سکونت قومى به نام «گلاى» بوده است که بعدها به صورت گیل درآمده و «ان» پسوند مکان به آن اضافه شده و نام گیلان به خود گرفته است بنابراین گیلان کلمه‌ای مرکب از «گیل» و «ان» به معناى مکان گیل‌ها می‌باشد.گروهى دیگر از محققان نام گیلان را مأخوذ از کلمه «گِل» می‌دانند زیرا در اثر بارش مداوم باران، زمین‌هاى آن غالباً باتلاقى و گل‌آلود است.الکساندر خودزکو در این باره آورده است: «نام این ایالت که ساکنانش گاهى آن را گیل و زمانى گیلان و گاهى گیلانات می‌نامند، در واقع معرِّف سرزمینى باتلاقى است. در واقع زمین این بخش از کرانه‌های دریاى خزر، از سایر نواحى پست‌تر است و تعداد بیشمارى از رودهاى سیلابى که از شکاف کوه‌های خزر سرچشمه می‌گیرند، این سرزمین را که شیب ناچیز آن مانع از تخلیه سریع آب است، مشروب ساخته و فضاى آن را مدام از رطوبت آکنده می‌دارند» برخى از تاریخ‌‌نگاران پیشین مانند مؤلف کتاب بستان السیاحه، گیلان را مأخوذ از نام جیل بن ماسل از فرزندان حضرت نوح می‌دانند که این سرزمین را بنا نموده است.

 برخى نیز مانند لسترنج در کتاب سرزمین‌های خلافت شرقى درباره نامگذارى این سرزمین به نام جیلان آورده است: زمین‌های رسوبى دلتا را جغرافى‌نویسان عرب به طور خاص جیل یا جیلان می‌گفتند و وقتى می‌خواستند تمام ایالت گیلان را اراده کنند، آن را به صورت جمع یعنى جیلانات (گیلانات) می‌نامیدند. منطقه گیلان تا قبل از اسلام به نام دیلم و دیلمان مشهور بود و تا قرن چهارم یعنى همزمان با اوجگیرى قدرت آل‏بویه، تمام منطقه گیلان و ولایات کوهستانى شرق گیلان در امتداد دریاى خزر یعنى طبرستان (مازندران)، جرجان (گرگان) و قومس (سمنان)، جزو ایالت دیلم بود و مجموع این مناطق را دیلمان می‌نامیدند ولى بعدها این نواحى از هم تفکیک شده و رفته رفته اسم دیلم نیز از زبان‌ها افتاد و نام زمین‌های دلتاى سفیدرود یعنی «جیلان» بر تمام ناحیه مجاور اطلاق گردید. امروزه از دیلم بزرگ تنها بخش دیلمان از شهرستان سیاهکل بر جاى مانده است. گیلان در دوران هجوم مسلمانان، «دارالمرز» نامیده می‌شد و این وجه تسمیه شاید به این خاطر باشد که حدود متصرفات مسلمین در این نقطه به پایان می‌رسید.

وجه تسمیه رشت

وجه تسمیه رشت در فرهنگ دساتیر، به معنی گچی که بنّایان، سنگ و آجر را به آن محکم نمایند و در لغت نامه‌های انجمن آراء، آنندراج، فرس اسدی، لغت محلی شوشتری، برهان، ناظم الاطبا و لغت نامه جهانگیری: چیزی که از هم فرو ریزد ـ هر چیزی که از هم فرو ریزد و فروپاشد ـ دیوار مشرف برافتادن. گچ را نیز گویند که بدان خانه سفید کنند ـ لجن و خاکروبه ـ خاک و گرد ـ خاک را گویند ـ رنگ کرده نیز معنی شده‌است. همچنین رشت (به فتح اول) به معنی در فروافتاده در گودی قرار گرفته یا جای پست است. صفتی بود برای هفته بازار رشت و حومه که روزهای یکشنبه در این شهر و روزهای چهارشنبه در آج بیشه حومه رشت تشکیل می‌شد. رشت بازار یعنی بازار در گودی قرار گرفته و این صفت بدان اعتبار بود که هر پیله‌ور و یا مسافری که از بخشهای جنوبی، مانند رودبار یا از مناطق غربی مانند فومن یا از مناطق شرقی مانند لاهیجان به سـوی رشت حرکـت می‌کرد، از منطقه‌ای بلندتر به ناحیه‌ای که در سطـح پایین قـرار داشت سـرازیر می‌شـد. تدریجاً “بازار” از آخر نام حذف شد و “رشت” باقی‌ماند.

پیشینه ی تاریخی گیلان

گیلان منطقه‌ای تاریخی در حدود دلتای رود سفیدرود است که میهن مردم گیل در دوران باستان بود. به ساکنان ایرانی کنونی آن که به زبان گیلکی تکلم می‌کنند گیلک گفته می‌شود سرزمین گیلان از نظر داشتن کتاب‌های تاریخی در وضعیت خوبی است و وقایع این خطه از سال ۸۸۰ قمری تاکنون به صورت نسبتاً مشروح و منظمی ثبت شده‌است. ساکنین این سرزمین خصوصاً دیلمیان تأثیرگذاری زیادی بر تاریخ همسایگانشان و حتی بر خلافت داشتند. یافته‌های باستانشناسی در گیلان نشان دهنده وجود تمدن‌هایی سه هزار ساله چون مارلیک و املش است که آثار باستانی خبر از خبرگی سازندگان و ثروتمندی مردمان این سرزمین می‌دهد. تا قرن هفتم پس از میلاد گیلان در حوزه نفوذ امپراطوری‌های پی در پی هخامنشی، سلوکی، پارتی و ساسانی که بر ایران حکم می‌راندند قرار داشت. در هجوم عرب‌ها دیلمیان مقاومت شدیدی در برابر اشغالگران عرب نشان دادند و گیلان به اشغال آنان در نیامد. دیلمیان پذیرش اسلام را با مذهب تشیع آغاز کردند و از فرق شیعه، مذهب زیدیه، اولین و پرطرفدارترین آنان در گیلان بود.

ویژگی های فرهنگی

گیلان به علت دور دست بودن و دسترس نبودن، کم تر مورد توجه مورخان ایرانی بوده است، و آن چه که در لابلای نوشته‌ها از مردم گیلان به چشم می‌خورد، حکایت از روحیهی سلحشوری و عدم سرسپردگی به حکومت‌های مرکزی ایران بوده است. عباس مسعودی موءسس قدیمی ترین روزنامه ی ایران یعنی روزنامه ی اطلاعات در سفری که در نوروز ۱۳۰۷ خورشیدی به گیلان و رشت نموده و گزارشی از این سفر را در روزنامهی اطلاعات به چاپ رسانده دربارهی علاقه مردم منطقه بر اعتلای فرهنگ و تجددمی نویسد. حسن تجدد خواهی و فکر آزادی طلبی و معارف پروری در مردمان این شهر (رشت) تا حدی یعنی تقریباً ۲۰ سال زیادتر از ما (تهرانی‌ها) وجود دارد. اهالی رشت از هر فکر روشن و باز و از هر موضوعی که بوی آزادی و ترقی و آبادانی از آن استشمام شود با آغوش باز استقبال می‌کنند.

معماری مسکونی

انسان از زمانی که پای از غار بیرون نهاد و روی به دشت آورد،به فکر ایجاد سرپناهی که دست ساز خویش باشد افتاد،سرپناه های نخستین انسان، به صورت بسیار ابتدایی بود. نمونه های این نوع آثار اولیه معماری متعلق به حدود ۸۰۰۰ ق.م است که در برخی از نقاط جهان باقی مانده است. با تحولی که در نحوه زندگی انسان روی داد (مرحله شکار به کشاورزی) پیشرفتی که در فناوری ابزاری پدید آمد، معماری آثار ساختمانی نیز پیشرفت نمود و به اشکال و فرمول های خاصی پدید آمد. با نظری به مسکن و تجمع آن در مصر قدیم، به شهرک های کارگری در کنار رود نیل بر می‌خوریم که در زمان ساختن اهرام مصر ایجاد شده اند. واحد های مسکونی متشکل از بخش ورودی و نشیمن و پخت و پز و خواب که در مجموع به صورت فشرده و پشت به پشت رو به شرق و غرب قرار گرفته اندو ساکنین آن را چون بردگان تشکیل می‌دهند،مجموعه از حصاری برخوردار است. از طرفی می‌توان به خانه های طرح شده در دوره آنتیک یونان پرداخت. بخش های مسکونی متراکم در مرکز شهر و مسکونی در حاشیه حول بخش های تجاری و فرهنگی و حکومتی بر محور آن شکل  می‌گیرند. خانه های مسکونی اکثراً در طول متداول دوره به صورتی متمرکز به داخل شکل درونگرا ایجاد گردیده است. نوعی دیگر از مسکن در شهر های قرون وسطی در اروپای مرکزی دیده می‌شود. بناهای پیوسته در قطعه زمین های خصوصی به نحوی ایجاد گردیده که ساکنین در طبقات بالای همکف بتوانند کارگاه ها و یا فروشگاه های خود را در طبقه همکف در حاشیه خیابان قرار دهند و حیاط پشتی به صورت باغچه سبزیجات مورد استفاده قرار گیرند.

بوم و معماری بومی

ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ ﻃﺒﯿﻌﺖ وﻣﻌﻤﺎری در آن، واﮐﻨﺸﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ اﻧﺴﺎﻧﯽ در ﻧﻘﺎط ﻣﺨﺘﻠﻒ ﮐﺮۀ زﻣﯿﻦ داﺷﺘﻪ و ﺧﻮاﻫﺪ داﺷﺖ و ﻣﻌﻤﺎری ﺑﺎ ارزش ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪه از دوران ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﺸﺎندﻫﻨﺪۀ ﻓﺎﺋﻖ آﻣﺪن او ﺑﻪ ﺻﻮرت ﮐﺎﻣﻞ ﯾﺎ ﻧﺎﻗﺺ ﺑﺮ ﻋﻮاﻣﻠﯽﻫﻤﭽﻮن ﻣﺴﺎﺋﻞ اﻗﻠﯿﻤﯽ ، آب و ﻫﻮا و …  ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. از اﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺷﺎﻫﺪ ﻣﻌﻤﺎری ﺑﻮﻣﯽ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﯽ در ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺟﻬﺎن ﻫﻤﺨﻮان ﺑﺎ اﻗﻠﯿﻢ و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﮐﻪ وﯾﮋﮔﯿﻬﺎی ﺧﺎص ﻣﻨﻄﻘﮥ ﺧﻮد را ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﻨﺪ. در اﯾﺮان ﺑﻪ ﻋﻠﺖ د ارا ﺑﻮدن ﺷﺮا ﯾﻂ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن اﻗﻠﯿﻢ و ﻓﺮﻫﻨﮓ، وﯾﮋﮔﯽ ﺧﺎﺻﯽ دارد و ﻣﻌﻤﺎری ﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺑﺎ اﻗﻠﯿﻢ در آن ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪه اﺳﺖ .

بکار گیری مفاهیم معماری سنتی

امروزه دیگر ما شاهد معماری بومی و سنتی در این منطقه نمی باشیم و در عوض ساختمانهایی با سازۀ فلزی یا بتنی، پوشش آجری و سقف های شیب دار با فرمها یی به اصطلاح هنرمندانه با پیروی کورکورانه از معماری بیگانگان و تفکیک فضاهای داخلی تنها به منظور پاسخ به نیازهای خانواده ، جایگزین ویژگیهای پیشین بناها گشته اند و همین نکات موجب از دست دادن هویت معماری بومی منطبق با محیط شده اند که یکی از پیامهای اصلی شیوۀ جدید معماری، بودن هزینۀ ساخت و افزایش استفاده از انرژیهای غیرقابل تجدید (و یا فسیلی) به منظور گرمایش وسرمایش است که علت اصلی آن عدم استفاده از مصالح بومی می باشد. شاید ایجاد معماری بومی در حال حاضر از نظر استحکام ودوام وهمچنین نیازهای امروزی ساکنین پاسخگو نباشد، اما می توان با استفادۀ صحیح از اصول معماری و عوامل تشکیل دهندۀ آن، مصالح بومی ، همچون چوب ، پیش ساخته نمودن  و اجرا دقیق آن در بنا و اتصالات  بهتر، عمر این ساختمانها را افزایش داده تا از این طریق اجرای آن آسانتر و سریعتر صورت گیرد و دیگر به هزینۀ کمتری به منظور ساخت و تعمیر و نگهداری بنا نیاز باشد از سوی دیگر، در پوشش بناها،  استفاده از ساقه های نباتی به جای سفال می تواند موجب دوام و استحکام بیشتر آنها گردد. تمامی این عوامل می تواند در پایداری محیط و همچنین ایجاد ساخت و ساز پایدار مؤثر افتد.

معماری خانه های شهری گیلان

توسعه ناهمگون و بی‌برنامه شهرها، چنان بی‌نظمی و هرج و مرجی را در زیستگاه انسان‌ها پدید آورد که آثار نامطلوب آن هنوز نیز در ظاهر و باطن شهر هویداست. تراکم بالای مجتمع‌های زیستی، کاهش فضاهای سبز و نابرابری خدمات و بی‌عدالتی در این زمینه، فضای خشن شهری و ورود پرشمار خودروها و سایر وسایل نقلیه موتوری که هر روز مسیرهای شهری را با ترافیک بیشتر و آلایندگی هوا و آلایندگی صوتی و فشارهای روحی و روانی همراه می‌کنند، آسایش شهروندان را تنها در محیطی خارج از شهر و در دامان طبیعت متصور ساخته است. در این کشاکش، شهروند، شهر را محیطی تحمیلی دانسته و تنها به جبر تأمین نیازها به آن رجوع می‌کند. محیط‌های عمومی و فضاهای دموکراتیک شهری که مفهوم شهروند در آن‌ها تجلی می‌یابد، در شهرهای ما بسیار محدود است. از این‌رو بسیاری از شهرسازان برای جبران این روند معتقدند با ساماندهی و بهسازی فضاهای شهری می‌توان بسیاری از این کاستی‌ها را جبران کرد و برخی از این تهدیدها را نیز به فرصت تبدیل کرد.

نمونه بارز این عمل در باززنده‌سازی بافت‌های تاریخی شهرها و یا تبدیل نقاط پرتردد به پیاده راه و گردشگاه‌های شهری و … است، به گونه‌ای که بتوان با یک طراحی مناسب، منظری آرام‌بخش و خالی از هجمه‌های رایج شهرهای ناپایدار را در آن تعریف کرد تا شهروند با ذهنی باز و آرام از معادلات شهر به‌دور نگاه داشته شود. اما آن‌چه در شهرهای ما رواج دارد، حکایت غم‌انگیزی دارد.
مجتمع‌هایی که امروزه در شهرهایمان ساخته می‌شوند، جدا از حجم، ارتفاع ناموزون‌شان، ظاهری زشت و بیگانه دارند؛ یکی سرخ و دیگری زرد، یکی آبی و دیگری نارنجی و همین‌طور دو رنگ و حتی چند رنگ و رنگارنگ. مصالح نیز متفاوت‌اند. آجر نما، سنگ مرمر، کامپوزیت و … . حال اگر این سازه بر خیابان واقع شده باشد، به این ترکیب تضاد و ناهمگونی، تابلوهای بنر و فلکسی‌های رنگارنگ فروشگاه‌ها را هم اضافه کنید تا به‌خاطر بیاوریم که چرا در معابر شهری با هجوم عناصر جاذب توجهی مواجهید که آسایش بصری و فکری را از شما گرفته است

متأسفانه مسأله سیمای شهری هنوز هم مسأله‌ای مهم برای مدیریت شهری در گیلان محسوب نمی‌شود و باعث شده نه‌تنها نتوان برای بهسازی سازه‌های از قبل ایجاد شده اقداماتی انجام شود، بلکه هر روز سازه‌هایی با نمایی ناهمخوان با معماری بومی و اشکالی عجیب و سر به فلک کشیده که دست‌کم تا ۲۰ سال آینده این فضا را به شهرها تحمیل خواهند کرد و ضمن آن‌ که مداخله جهت ساماندهی و بهسازی را برای شهرداری‌ها بسیار هزینه‌زا و حتی غیرممکن می‌کنند، عملاً الگویی بی‌هویت و بی‌قاعده را ترویج می‌دهند؛ الگویی که در رفتار شهروندان و تعاملات آن‌ها بسیار تأثیرگذار می‌شود

در شهر رشت و یا شهرهایی نظیر لاهیجان و فومن و انزلی طی سالیان اخیر نماهایی عرف شده که نه با اقلیم منطقه سازگار است و نه با معماری و سیمای شهرها؛ سازه‌هایی با نمای تماماً شیشه‌ای، سازه‌هایی با نماهایی تماماً کامپوزیت، سازه‌هایی با سقف‌های گنبدی، سقف‌های چینی و … نشان از نبود ضوابط مناسب در این‌خصوص و از همه مهم‌تر، فقدان الگویی مناسب در این‌خصوص است. متأسفانه برخی از طراحان معمار نیز الگوهایی مدرن و غیربومی را به سازندگان تعرفه می‌کنند که می‌تواند نشان از عدم اطلاع آنان از ویژگی‌های مصالح سازگار با اقلیم منطقه و اهمیت بافت و منظر شهری باشد.

در بسیاری از شهرهای توسعه‌یافته دنیا حتی برای سقف خانه‌ها رنگ واحد شهری انتخاب می‌شود تا شهر از یک همگونی و زیبایی بصری مناسب برخوردار باشد. راه حل چندان سخت نیز، اهمیت دادن به منظر شهری و تبیین ضوابطی بر اساس اصول مذکور جهت محدود کردن دخل و تصرف‌های کاسبکارانه در آن که امروزه به هر شکل و نحوی انجام می‌گیرد، می‌تواند سیمای شهری را در آینده به‌سوی بهبود هدایت کند. همچنین اتخاذ سیاست‌هایی برای ساماندهی و بهسازی سازه‌های از گذشته ایجاد شده به تسریع در این امر می‌انجامد و از همه مهم‌تر، ایجاد سیاست‌های تشویقی برای نیل به این هدف است، به گونه‌ای که از بهترین سازه‌های رعایت‌کننده اصول و ضوابط معماری و شهرسازی در منظر شهری، ضمن آن‌که تجلیل به‌عمل آید، از امکانات ویژه مادی یا معنوی از سوی شهرداری برای سازندگان آن ایجاد شود و با این دست سیاست‌ها بتوانیم مشارکت همه اقشار جامعه را در ساماندهی شکل و سیمای شهرمان همراه سازیم.

پایداری

دهخدا پایداری را به معنای بادوام و ماندنی آورده است

Sustain : حمایت، زنده نگه داشتن، ادامه دادن مستمر

Sudtenance : فرایند پایداری زندگی

Sustainable : پایداری، صفتی که چیزی را توصیف می‌کند که باعث آرامش و تغذیه و تأمین زندگی و در نتیجه به تداوم زندگی و طولانی کردن آن منجر می‌شود

پس از یک قرن تجربه معماری مدرن، با وجود دستاوردهاو تحولات با ارزش آن، مشکلات پیچیده ای در عرصه محیط زیست رخ می دهد. وضعیت جهان در آغاز قرن ۲۱ میلادی، به یک توسعه ناپایدار گواهی می دهد که از مشخصه های آن رشد جمعیت، افزایش مصرف و توزیع نامتعادل منابع می باشد.رشد جمعیت همانند سبک زندگی غربی تحمیل بزرگی برمحیط طبیعی است که در زمان ما منجر به تغییرات آب وهوایی، حفره در لایه اوزون، زوال گونه ها و سکونت گاه های طبیعی گردیده است که نتیجه آن تغییر فرهنگ مصرف وتغییر رویکرد انسان نسبت به طبیعت می باشد.به دنبال این تغییرات، مفهوم تازه ای با عنوان توسعه پایدارمطرح شده و در نتیجه به دلیل نقش مهم محیط ساخته شدهدر جریان توسعه پایدار، معماری پایدار مورد توجه صاحبنظران قرار می گیرد. یکی از سه حوزه مهمی که توسعه پایدار روی آن تأکیددارد، مسائل محیطی است. وظیفه معماران در این حوزه،بسیار خطیر و حساس است؛ چرا که معماران، بهصورت مستقیم و غیر مستقیم مسئول ۷۵ ٪ تغییر آب و هوا هستند ؛ بنابراین می بایست معماران با نگاه تازه ای نسبت به طبیعت، به دست اندازی در آن بپردازند.دهه ها از مطرح شدن معماری پایدار می گذرد و راه کارهای بسیاری، توسط معماران، برای حل بحران ها ارائه شده است، ولی همچنان مشکلاتی در سر راه ایجاد معماری پایدار وجوددارد. به نظر می رسد که بجز با رفع نواقص تئوریکی معماریپایدار، نمی توان آن را تداوم بخشید. “پایداری لغتی است که جنبه های پیچیده بسیاری را شامل می شود. امروزه، از لغت پایداری در جامعه بسیار مورد استفاده و توجه می باشد، اما معنی درست این لغت و مفاهیم آن برای معماران هنوز کاملاً مشخص نبوده و تعریف واضحی ندارد. پایداری با توجه به شعارهای مبنایی اش که فراگیر است و مسئله حفظ زمین را هدف قرار می دهد، برای دستیابی به راه کارهای واقع بینانه و قابل اجرا از یکسو و حمایت از گوناگونی که در نفس طبیعت موجود است از سوی دیگر، رویکردهایی را توصیه م یکند. از آنجایی که هیچ روش یا توصیه قطعی درباره معماری پایدار وجود ندارد   بنابراین توجه به ، مباحث و نظریه های بیان شده در این زمینه جهت آگاهی معماران ضروری به نظر می رسد.

اهداف توسعه پایدار

توسعه پایدار، یک ایده و اصطلاح بسیار گسترده است که معانی متفاوت و بسیاری دارد و در نتیجه فراوانی این معانی، واکنش های مختلف صاحب نظران را بر می انگیزاند. مفهوم توسعه پایدار، یک نوع تلاش برای ترکیب مفاهیم در حال رشد حوزه ای از موضوعات محیطی با موضوعات اجتماعی- اقتصادی می باشد.  مفهوم توسعه پایدار یک تغییر مهم در فهم رابطه انسان و طبیعت و انسان ها با یکدیگر می باشد. این مسأله با دیدگاه دو قرن گذشته انسان که بر پایه جدایی موضوعات محیطی و اجتماعی و اقتصادی شکل گرفته بود در تضاد است. در دو قرن گذشته، محیط به طور عمده به عنوان یک موضوع خارجی نسبت به بشر، تلقی می شده است و در نتیجه برای استفاده و استثمار انسان، مشکلات محلی اساساً به صورت محلی دیده می شدند. در این دیدگاه، ارتباط انسان و محیط، به صورت غلبه انسان بر طبیعت درک می شد و باور داشتند که دانش و فن آوری بشر می تواند بر تمام موانع محیطی و طبیعی فایق آید. این دیدگاه مرتبط با توسعه سرمایه داری ، و انقلاب صنعتی و علم مدرن می باشد. همان طور که بیکن: یکی از پایه گذاران علم مدرن، آن را مطرح می کند: « برای بشر ساخته می شود و نه بشر برای جهان»   مدیریت محیطی بر پایه مدیریت منابع طبیعی بود که تصدیق می کرد، بشر نیاز به منابع طبیعی دارد واین منابع می بایست به جای استفاده سریع و بدون برنامه،مدیریت شوند تا حداکثر استفاده در سالیان طولانی از آنهامقدور باشد. همچنین علم اقتصاد بر موضوع ارتباط انسانو رشد اقتصادی حاکم گردد، که در نتیجه آگاهی و توسل به آن افزایش تولیدات، به عنوان اولویت، تعریف می گردد. اینن گرش، کلیدی بود برای ایجاد رفاه در زندگی بشر و از طریق رشد اقتصادی، فقر و تهیدستی می توانست مغلوب گردد.مفهوم توسعه پایدار، حاصل رشد آگاهی از پیوندهای جهانی، مابین مشکلات محیطی در حال رشد، موضوعات اجتماعی، اقتصادی، فقر و نابرابری و نگرانی ها درباره یک آینده سالم برای بشر می باشد. توسعه پایدار، قویاً موضوعات محیطی، اجتماعی و اقتصادی را به هم پیوند می دهد. از زمان کنفرانس سازمان ملل با عنوان توسعه و محیط ۲ که، در سال ۱۹۹۲ میلادی در ریو برگزار شد، عنوان ،«توسعه»  یکی از حساس ترین و مهم ترین کلمات در مباحث شده است. در پشت این عنوان، مفاهیمی واقع شده اند؛ از یک طرف، تلاش در جهت حل مسائل محیطی، علوم طبیعی اکولوژیکی و نگرانی درباره حفاظت طبیعت، و از سویی دیگر، مشکلات فقر و فلاکت جهان سوم توسعه پایدار، در کمیسیون استراتژی حفاظت جهان WCS که توسط اتحادیه بین المللی برای حفاظت طبیعت در سال ۱۹۸۰ میلادی تشکیل شده بود، مدون گردید. به علاوه، این موضوع توسط کمیته جهانی توسعه و محیط WCS با عناوین آینده مشترک ما، در سال ۱۹۸۷ میلادی و حفظ زمین در سال ۱۹۹۱ میلادی، نیز مطرح گشته است. در ۱۹۸۷ میلادی، سال کمیته جهانی توسعه و محیط را «آینده مشترک ما» ، گزارش کرد که البته به عنوان گزارش بروندتلند نیز شناختهمی شود. این گزارش یک تعریف جامع از توسعه پایدار ارائه داد. بنابراین با توجه به گزارش بروندتلند:  بشریت توانایی توسعه پایداری را دارد تا تضمین کند که نیازهای حال را بدون به خطر افتادن توانایی نسل های آینده برای تأمین نیازهایشان، فراهم نماید. توسعه پایدار حالت ثابتی از هماهنگی نیست، بلکه نسبتاً یک فرآیند تغییر در چیزی است که استخراج از معادن، جهت سرمایه گذاری، جهت گیری توسعه تکنولوژیکی و تغییر نهادی را سازگار با نیازهای آینده، همانند نیازهای امروز می سازد. این تعریف توسعه پایدار شامل دو عامل تعیین کننده است: اول آنکه این تعریف علاوه بر اینکه مفهوم نیازها را قبول می کند، به ویژه نیازهای اولیه ای چون: غذا، لباس و پناهگاهی برای زندگی انسان در عین حال به نیازهای دیگری که یک روش راحت و معتدلانه برای زندگی را فراهم می نماید نیز توجه دارد. ثانیاً، مفهوم سازگاری تقاضای منابع فن آوری و سازماندهی اجتماعی با توانایی محیطی برای تأمین نیازهای حال و آینده را می پذیرد.

بستر پایداری

زمین بستری است که زندگی انسان وسایر موجودات را در خود جای می دهد و منابع و شرایط مناسب برای آن را فراهم می کند وقتی در مورد اقدامات پایدار و در راس آن توسعه پایدار صحبت می کنیم، در مورد استفاده عادلانه از از منبع همین بستر و حفظ و حمایت از آن است. شناخت زمین، قابلیت ها . امکانات و محدویت هایش اولین گامی است که باید برای برپا کردن ساختمان توسعه پایدار برداریم.

شهر پایدار

کالبد و هویت کالبدی شهرهای سنتی ایران قابلیت زندگی، حس تعلق، وحدت و استفاده بهینه از منابع طبیعی را بطور خودانگیخته تا قبل از تداخلات مدرنازیسیون توسط الگویی پنهان در خود نهان داشته اند و پایداری شهر را در سطوح مختلفی پاسخگوبودند اما با ورود مدرنیسم و ایجاد تداخلات کالبدی و همسان سازی الگوهای ساخت در اکثر نقاط جهان ، شهرهای ایرانی نیز از این تهاجم در امان نماند و الگوهای بومی آن در هم شکسته شد و شهرها در هر نقطه از ایران به یک شکل در آمدند .شهر پایدار یک فرمول نیست که با بکار بستن آن در هر نقطه ای از جهان به یک شکل و فرم شهری دست بیابیم . شهر پایدار شهری است به رنگ طبیعت و هویت بومی منطقه، همواره به رنگ سبز نیست گاهی اوقات قهوه ای و گاهی قرمز است. دو مفهوم « پایداری شهری» و « توسعه پایدار شهری» غالبا به دلیل نزدیکی معنی آنها به جای یکدیگر به کار می روند. برای تمایز این دو باید توجه داسته باشیم کلمه توسعه در توسعه پایدار شهری در واقع نشانگر فرایندی است که در طول پایداری می تواند اتفاق بیفتد. اما پایداری مجموعه ای از وضعیت هاست که در طول زمان دوام دارد.

ساختمان پایدار

توسعه پایدار در رابطه با فعالیت های ساختمانی و محیط ساخته شده، اغلب ساختمان پایدار  یا ساختار پایدار نامیده می شود. بخش ساختمان یکی از بزرگترین بخش های اقتصادی و اجتماعی در اروپا می باشد و به همراه محیط ساخته شده، به طور معنی داری در تغییر روی محیط طبیعی، تاثیر گذار است. بخش ساختمان و محیط ساخته شده، به عنوان دو حوزه کلیدی در توسعه پایدار جهانی، مطرح شده اند .

ساختمان ها در مقایسه با سایر مصنوعات، عمر نسبتاً طولانی تری دارند و در طول تمام مراحل نقشه کشی، ساختمان سازی، تجهیزکردن و تخریب یا استفاده دوباره از آن، در توسعه پایدار تأثیرگذار خواهند بود. یک ساختمان، محصول مرکبی از مصالح، مواد و ترکیبات است که متقابلأ بر هم اثر گذارند. به علاوه، ساختمان اثر قابل ملاحظه ایبر سلامت انسان دارد. برای مثال ۹۰ ٪ زمان زندگی مردم اروپا در ساختمان و فضای معماری سپری می شود .

صرفه جویی در مصرف منابع

اصل صرفه جویی در منابع (Economy of Resources) از یک سو به بهره‌برداری مناسب از منابع و انرژی‌های تجدیدناپذیر مانند سوخت‌های فسیلی، در جهت کاهش مصرف می‌پردازد و از سوی دیگر به کنترل و به کارگیری هرچه بهتر منابع طبیعی به عنوان ذخایری تجدید پذیر و ماندگار توجه جدی دارد. به عنوان مثال، یکی از منابع سرشارو نامیرا، انرژی حاصل از نور خورشید است که امروزه توسط تکنولوژی فتوولتاییک برای فراهم کردن آب و برق مصرفی در ساختمان، از آن استفاده می‌شود. برای کنترل منابع، سه نوع استراتژی می‌تواند مورد توجه قرارگیردکه شامل حفظ انرژی، حفظ آب و حفظ مواد است. همان گونه که مشاهده می‌شود، تمرکز براین سه منبع، به دلیل اهمیت آنها در ساخت و اداره ساختمان است.

نتیجه گیری

از مهمترین ویژگیهای خانه های روستایی گیلان، سادگی و همگونی آنها با محیط طبیعی اطرافشان می باشد، به گونه ای که بنا نه تنها یک عنصر زائد که به محیط اضافه شده باشد نیست، بلکه ازپیرامون برخاسته و به واسطه قرارگیری در آن به پایداری رسیده است. این رابطه بین بنا و محیط یکی از بارز ترین ویژگیهای زیباشناختی بناهای روستایی گیلان است که میتواند ریشه در مسائل جغرافیایی، فرهنگی و شیوه های زندگی در گیلان  داشته باشد. عدم وجود مرز محسوس بین بیرون ودرون بنا به آن جلوه ای متفاوت، از مناطق مرکزی ایران داده است. باید بپذیریم که معماری ظرف زندگی انسان است، بنابرین بیشترین درک از یک فضای معماری بواسطه قوه بصری تحق می یابد. زیرا یک فضای معماری بوسیله فرم ، خود را به بیننده عرضه میکند. فرم نشأت، گرفته از هندسه است.

منبع : روشن خبر

انتهای پیام / 147


مطالب مرتبط:
نظرات بینندگان

نظری ثبت نشده است

  ارسال دیدگاه

  توجه نمایید
  • در زمینه‌ی انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • «خوبان خبر» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • خوبان خبر از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.
  • تنها خالی نماندن متن دیدگاه الزامی است.
  • telegram khoobankhabar

    telegram khoobankhabaradvads